در طلب معرفت

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • اللهُمَّ عرّفنی نفسَک فاِنّکَ اِن لم تُعرِّفنی نفسَک لم اَعرِف رسولَک، اللهمّ عرّفنی رسولک فاِنّک اِن لم تُعرِّفنی رسولک لم اَعرِف حجّتک، اللهمّ عرِّفنی حجّتک فاِنّک اِن لم تُعرِّفنی حُجّتَک ضَللتُ عن دینی

حل یک شبهه

08 شهریور 1390 توسط درطلب معرفت


در آيه 29 سوره کهف مي خوانيم که اختيار کفر و ايمان به انسان داده شده است اما بيان شده که تا خدا نخواهد انسان اختياري ندارد. آيا اين دو آيه متناقض نيستند؟

آيه 29 سوره کهف:

وَ قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكمُ‏ْ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بهِِمْ سُرَادِقُهَا وَ إِن يَسْتَغِيثُواْ يُغَاثُواْ بِمَاءٍ كاَلْمُهْلِ يَشْوِى الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفَقًا

و بگو: «حق از پروردگارتان [رسيده‏] است. پس هر كه بخواهد بگرود و هر كه بخواهد انكار كند، كه ما براى ستمگران آتشى آماده كرده‏ايم كه سراپرده‏هايش آنان را در بر مى‏گيرد، و اگر فريادرسى جويند، به آبى چون مس گداخته كه چهره‏ها را بريان مى‏كند يارى مى‏شوند. وه! چه بد شرابى و چه زشت جايگاهى است.»

آيه 30 سوره انسان:

وَ مَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ  إِنَّ اللَّهَ كاَنَ عَلِيمًا حَكِيمًا

و تا خدا نخواهد، [شما] نخواهيد خواست قطعاً خدا داناى حكيم است‏.

پاسخ شبهه:

در ابتدا ذکر سه مقدمه ضروري است

1. هر انساني با فطرت و عقل خويش در مي يابد که در انجام بسياري از امور قدرت و توانايي دارد و مي تواند کارهايي را انجام دهد يا ترک نمايد. اين مطلبي است که هيچ عقل سليمي آن را انکار نمي کند چرا که زندگي انسان با اعمال انسان گره خورده و عملکرد انسان بسته به انتخاب انسان در عمل است

به همين دليل است که مجرمان را به خاطر جرمشان سرزنش مي کنند و نيکوکاران را به دليل اعمال خوب مي ستايند و اين پاداش و مجازات بدون اختيار معني ندارد. لذا کوچکترين شکي در وجود اختيار براي انسان نيست

2. از طرف ديگر هر انساني نيز به اين مطلب اقرار مي کند که در انجام بعضي امور دست او بسته است. مثلا حيات و مرگ انسان، قدرت و توانايي، استعداد و اکثر مقدماتي که براي اعمال اختياري انسان لازم است از محدوده اختيارات وي خارج است. حتي اختيار انسان بدون اختيار او در نهادش گذاشته شده است

3.تمام موجودات عالم در بوجود آمدن، بقا و استمرار خويش محتاج مبدأ اعلاي آفرينش هستند. همه محتاج رحمت و عنايت پروردگار عالم مي باشند که اگر يک لحظه توجه خالق جهان از هستي قطع شود تمام موجودات مبدل به عدم مي گردند

از جمع اين مقدمات به اين نتيجه مي رسيم که انسان و افعال او در ميان دو حالت جبر و اختيار قرار دارد. انسان در بکارگيري قدرت خود در انجام امور و انتخاب مسير زندگي مختار و آزاد است و اين همان مطلبي است که آيه 29 سوره کهف آن را بيان مي کند. و از طرفي ديگر هستي انسان و قدرت وي و تمام مقدماتي که براي اعمال خود دارد از سوي پروردگار افاضه مي شود. و همان طور که در پيدايش اين امور به خداوند نياز دارد در ادامه و بقاء آن نيز محتاج توجه و عنايت اوست. آري انسان با اختيار خويش عمل مي کند و مختار است ولي همين اختيار وي موهبتي است از سوي خداوند که به صورت اجبار در نهاد وي گذارده شده.

آيه 30 سوره انسان بيان مي کند که مشيت و اراده بنده به مشيت و اراده خداوند وابسته است. پس اراده و مشيت خدا به اراده بنده تعلق مي گيرد نه به فعل او. بدين ترتيب بدون واسطه اراده خدا به اراده انسان و با واسطه به فعل انسان تعلق گرفته است چرا که افعال انسان از اراده انسان سرچشمه مي گيرد. پس افعال انسان اختياري است چون مستند به اراده اوست اما اختيار انسان مستند به اختيار ديگري نيست بلکه به اراده خداوند متعلق است

بدين ترتيب با توجه به مجموع آيات قرآن کريم اصل معروف “الامر بين الامرين” که شيعه به آن معتقد است اثبات مي شود. نه تفويض و واگذاري کامل و نه جبر و سلب اختيار، بلکه حقيقتي دقيق و ظريف ميان اين دو، نوعي آزادي که وابسته به مشيت الهي است

براي تکميل اين بحث، به چند روايت استناد مي کنيم

امام صادق عليه السلام : هر چيزى كه بتوانى بنده را به سبب انجام آن سرزنش كنى كار خود اوست و هر آن چيزى كه نتوانى بنده را به سبب آن سرزنش كنى كار خداست. خداوند متعال به بنده‏اش مى‏فرمايد: چرا نا فرمانى كردى؟ چرا نابكارى كردى؟ چرا شراب خوردى؟ چرا زنا كردى؟ پس، اينها كار بنده‏است. ولى به او نمى‏فرمايد: چرا بيمار شدى؟ چرا قد و قامتت كوتاه شد؟ چرا سفيد پوست شدى؟ چرا سياه پوست شدى؟ چون اين امور فعل خداوند متعال است مردي از امام صادق عليه السلام سوال نمود که: آيا خداوند بندگان را به گناه اجبار کرده؟ امام فرمود: نه. مرد پرسيد؟ کارشان را يکباره به خودشان واگذار کرده؟ امام پاسخ داد: نه. مرد گفت: پس واقعيت جريان چگونه مي باشد؟ امام فرمود: “از طرف خداوند لطف و عنايتي بر بندگان مي رسد و راهي در ميان جبر و تفويض پيموده مي شود

امام‏صادق عليه السلام - در روايت مفضل بن عمر از آن حضرت -  فرمودند: نه جبر است و نه تفويض بلكه امرى است ميان اين دو. پرسيدم: امر ميان اين دو امر چيست؟ فرمود: براى مثال مردى را مى‏بينى كه گناه مى‏كند و تو او را از آن باز مى‏دارى امّا او نمى‏پذيرد و تو به حال خود رهايش مى‏كنى و او گناه خود را انجام مى‏دهد. پس، چون او به نهى تو اعتنايى نكرده و در نتيجه به حال خود رهايش كرده‌‏اى نبايد گفت كه تو او را به گناه دستور داده‏اى

بدين ترتيب بين اين آيات هيچ گونه تناقضي در ميان نيست بلکه با در کنار هم قرار دادن آيات در ميابيم که يکديگر را تکميل و تفسير مي کنند

 ر.ک: بيان در علوم و مسائل کلي قرآن، ج 1، ص 153-155.

 ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 229.

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: قرآن ومعرفت لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

در طلب معرفت

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • قرآن ومعرفت
  • همراه ولایت
  • دل نوشته
  • فراموش شده

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

طب قرآنی

گروه فرهنگی المیزان

تفسیر انگلیسی قرآن

استاد رحمانی

اخلاق و معارف اسلامی

کتابخانه اینترنتی جامعه الزهرای قم

مؤسسه تحقیقاتی اسراء

پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری

مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران

خبرگزاری قرآنی ایران

مؤسسه تحقیقات و نشرمعارف اهل البیت علیهم السلام

سمت خدا

محمدخامه گر

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس